برو تنهام بذار دیگه نشو این قد به من خیره ¤ خودت خوب میدونی حالا واسه برگشتنت دیره / چه روزای قشنگی رو تو با رفتن تباه کردی ¤ میون اون همه احساس تو با رفتن گناه کردی / چه شبهای قشنگی بود کنار تو , تو این خونه¤ نوازشهای پر احساس با درددل روی شونه / تو اشکامو در آوردی زدی زیر همه حرفات ¤ نمیدونم چیکار کردم که افتادم از اون چشمات/ به شوق دیدن رویت چقدر من گریه میکردم ¤ ولی حالا همان صورت شده دنیایی از دردم / چه شبهایی واسه فردا برات ساختم چه رویایی ¤ کنارم گریه میکردی همش گفتی چه فردایی؟ / حالا میدونم اون گریه نشونی از جدایی بود ¤ حالا میفهمم عشق تو واسم نوعی گدایی بود ¤¤ سامان سعیدى ¤¤
تاریخ : سه شنبه 91/8/23 | 7:54 صبح | نویسنده : مهدى | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.