آینه پرسید که چرا دیر کرده است؟ نکنه دل دیگری او را سیر کرده است؟ خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است. تنها دقایقی چند تاخیر کرده است. گفتم امروز هوا سرد بوده است. شاید موعد قرار تغییر کرده است. خندید به سادگی ام آینه و گفت: احساس پاک تو زنجیر کرده است. گفتم از عشق من چنین سخن می گویی؟ گفت خوابی! سالها دیر کرده است. در آینه به خود نگاه می کنم. آه، عشق تو عجیب مرا پیر کرده است




تاریخ : چهارشنبه 91/8/24 | 1:8 صبح | نویسنده : مهدى | نظر


  • paper | فال روزانه | فروش بک لینک دائمی
  • بک لینک انبوه | وب پاتوق سرگرمی