سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تختخوابم را کوک کرده ام ... درست روی آغوش تو .... سینه ام را صاف میکنم / از پیچ و تاب مو هایت تن به تلفن میدهم .... مشترک میشوم / در دسترس نبودنت با کیوسک های زرد بی مشتری بی جهت عرق میکنم ...بی جغرافیا / شُر... شُر... در نبود ِ شرجی ِ لهج? جنوبیت انتحار میکنم در اشک هایم.... زَ ... مین را به خودم میبندم .... میروم ... زیر .... حرف هایی که از بود و نبود ِ تو میخورم قاتل میشوم / زنجیره ای ... که بپیچم / دور گردنت .... و به حلق? دستت بیایم... من با جای جای ِ خالی ِ تو عکس یادگاری گرفته ام / تا تو بی ترس پشت آبروی مادرت و اختلال مخابرات پناه بگیری تا به اندازه کلاغ ها از آنتن ها متنفر شوم.... .... شکایت از اداره پست هیچ فایده ای ندارد اگر دستهایم به تو / نمی رسد تو یک عمر است که یک وجب / از سر من گذشته ای و من زخمی خواب زمستانی خرسی بودهام که زورش به هیچ ساعت شماطه داری نمیرسید ... .... تختخوابم را درست کوک کردم .... روی ِ جای خالیت تو سکس متصل به سیگارت را / در دیگری بکش من هم گلنگدن را در خودم میکشم دوئل ... بدون ِ کُشته ... به اندازه یک قهو? ترک هم رسمیت ندارد ....




تاریخ : یکشنبه 91/11/29 | 3:33 عصر | نویسنده : مهدى | نظر


  • paper | فال روزانه | فروش بک لینک دائمی
  • بک لینک انبوه | وب پاتوق سرگرمی